درس اقتصادی مردم در جنگ ۱۲ روزه
به گزارش همشهری آنلاین، محمدطاهر رحیمی، کارشناس اقتصادی در یادداشتی به رفتار اقتصادی مردم در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی پرداخته است. در این یادداشت آمده: در روزهای پرالتهاب خرداد ۱۴۰۴، زمانی که تنشهای نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی به اوج خود رسیده و فضای جنگی ۱۲ روزه بر کشور حاکم شده بود، بسیاری از تحلیلگران نگران واکنشهای هیجانی مردم در حوزه اقتصادی بودند؛ چراکه در شرایط بحرانی، احتکار کالا و خرید احتیاطی میتواند به بیثباتی بازار دامن بزند، اما آنچه دادههای تراکنشهای بانکی شاپرک از این دوران حساس نشان میدهند، روایتی متفاوت است؛ روایتی از خویشتنداری جمعی و رفتار منطقی اقتصادی مردم ایران که برخلاف پیشبینیها نشان میدهد احتکار عمومی در میان مردم رخ نداده است. قابل تأمل است که در مقابل، اشغالگران ساکن سرزمینهای اشغالی حتی در شهرهایی چون حیفا با شروع جنگ ۱۲ روزه، قفسههای آب معدنی فروشگاهها را نیز مورد هجوم خودشان قرار دادند.
خرداد ۱۴۰۴ برای ملت ایران ماهی پر از تنش و نگرانی بود. تشدید تنشهای منطقهای و درگیری مستقیم ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی، فضایی از عدماطمینان را بر کشور حاکم کرده بود. در چنین شرایطی، تجربه تاریخی نشان میدهد که مردم معمولا به رفتارهای احتیاطی روی میآورند که میتواند شامل خرید و انباشت کالاهای اساسی، تبدیل داراییهای نقد به کالاهای بادوام و در نهایت ایجاد کمبودهای مصنوعی در بازار باشد.
اهمیت رصد رفتار اقتصادی در شرایط بحران
رصد و تحلیل رفتار اقتصادی مردم در شرایط بحرانی از چند جهت حائز اهمیت است؛ نخست، این اطلاعات به سیاستگذاران کمک میکند تا با درک دقیق از واقعیتهای میدانی، تصمیمات مناسبتری اتخاذ کنند. دوم، شناخت الگوهای رفتاری میتواند در پیشبینی و مدیریت بحرانهای آتی مفید واقع شود. سوم، این دادهها تصویری از میزان اعتماد عمومی به نظام اقتصادی و توانایی حاکمیت در مدیریت بحران ارائه میدهند.
تحلیل کلی تراکنشها: ثبات در میانه بحران
بررسی دادههای شاپرک نشان میدهد که در خردادماه ۱۴۰۴، تعداد کل تراکنشهای انجام شده به ۴ میلیارد و ۵۰۹ میلیون فقره رسید. این رقم نسبت به اردیبهشتماه کاهش ۳.۳ درصدی را نشان میدهد و در مقایسه با خرداد سال گذشته، رشد کمتر از یکدرصدی را تجربه کرده است. این ثبات نسبی در حجم تراکنشها، نخستین نشانه از عدموجود رفتارهای احتکاری گسترده در میان مردم است.
کاهش ۳.۳ درصدی نسبت بهماه قبل را میتوان به عوامل طبیعی فصلی و همچنین احتیاط نسبی مردم در شرایط جنگی نسبت داد. با این حال، عدمجهش شدید تعداد تراکنشها در میانه جنگ باتوجه به اینکه ۹۸ درصد تراکنشهای شاپرک مربوط به خریدهای خرد است، نشان میدهد که زندگی اقتصادی مردم با وجود شرایط بحرانی، در روال عادی خود ادامه یافته است.
الگوی خرید خرد: شاهدی بر عدماحتکار عمومی
یکی از مهمترین شاخصهایی که رفتار احتکاری را نشان میدهد، تغییر در الگوی خریدهای خرد است. دادهها نشان میدهند که حدود ۹۸ درصد از تراکنشهای انجام شده از طریق دستگاههای کارتخوان، مربوط به خریدهای زیر ۲ میلیون تومان بوده است. این آمار در کنار عدمافزایش خاص در تعداد تراکنشها در خردادماه نسبت بهمدت مشابه سال قبل و حتی کاهش آن نسبت به اردیبهشتماه سالجاری به وضوح نشان میدهد که مردم عادی به خریدهای روزمره و معمول خود ادامه دادهاند و رفتار انباشت کالا و تقاضای احتیاطی، احتکار و تقاضای سرمایهای در میان عموم مردم مشاهده نشده است.
ثبات در الگوی خریدهای خرد نشاندهنده اعتماد مردم به زنجیره تأمین و عدمنگرانی جدی از کمبود کالاهای اساسی و بالاتر از همه جلوهای از مسئولیتپذیری اجتماعی بزرگ ایرانیان است. این موضوع میتواند نتیجه تجربیات گذشته مردم در مدیریت بحرانها و همچنین اطمینان از توانایی دولت در تأمین نیازهای اساسی حتی در شرایط جنگی باشد.
کاهش خریدهای غیرضروری: نشانه خویشتنداری جمعی
یکی از نکات قابل توجه در دادهها، کاهش خریدهای غیرضروری بهویژه در روزهای پایانی خرداد است. این روند که همزمان با اوجگیری تنشهای نظامی رخ داده، نشان میدهد که مردم بهصورت خودجوش و بدون نیاز به دستورالعملهای رسمی، الگوی مصرف خود را تعدیل کردهاند. این رفتار نشاندهنده بلوغ اقتصادی جامعه و درک عمیق از ضرورت حفظ ثبات در شرایط بحرانی است.
کاهش خریدهای غیرضروری در عین حفظ خریدهای روزمره، الگویی است که نشان میدهد مردم به جای واکنشهای هیجانی و احتکار، رویکردی منطقی و محتاطانه در پیش گرفتهاند.
نتیجهگیری: درسی در خویشتنداری جمعی
تحلیل دادههای تراکنشهای بانکی در دوران ۱۲ روزه تنش نظامی با رژیم صهیونیستی، تصویری امیدبخش از رفتار اقتصادی مردم ایران ارائه میدهد. برخلاف نگرانیهای اولیه، مردم به احتکار عمومی روی نیاوردند و الگوی خرید خرد آنها تغییر محسوسی نکرد. اگرچه برخی نشانهها از خریدهای احتیاطی در سطوح بالاتر وجود دارد، اما این رفتار محدود به بخشهای خاصی بوده و تبدیل به یک پدیده عمومی نشده است.
این خویشتنداری جمعی نشان میدهد که جامعه ایرانی در طول سالها، مهارتهای لازم برای مدیریت بحران را کسب کرده است. مردم یاد گرفتهاند که واکنشهای هیجانی و احتکار نهتنها به نفع فرد نیست، بلکه میتواند به ضرر کل جامعه تمام شود. این بلوغ رفتاری، سرمایه اجتماعی ارزشمندی است که میتواند در شرایط بحرانی آینده نیز به کمک کشور بیاید.
در نهایت، این تجربه نشان میدهد که اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت، همراه با شفافیت اطلاعاتی و مدیریت صحیح بحران، میتواند حتی در سختترین شرایط نیز ثبات اقتصادی را حفظ کند. این درس مهمی است که باید برای آینده حفظ و تقویت شود.