رهایی از تشنگی در روزهای سخت آبی
به گزارش همشهری آنلاین، رضا کربلائی روزنامه نگار در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:
وقتی همه با هم تصمیم بگیریم، میتوانیم از یک بحران، فرصت بسازیم. راه رهایی از تشنگی در روزهای سخت آبی این است که هر شهروند ایرانی به سهم خود در صرفهجویی آب گام بردارد و دیگران را تشویق کند تا آب را هدر ندهند.
نشانهای امیدوارکننده این است که در همین یک ماه گذشته با مشارکت شهروندان تهرانی، حدود ۸ درصد آب شرب کمتر نسبت به سال گذشته مصرف شده است. این موفقیت کوچک نشان میدهد که تغییر رفتار اجتماعی در حوزه مصرف آب امکانپذیر است، مشروط بر آنکه استمرار داشته باشد و تنها به یک اقدام گذرا محدود نشود.
اما وضعیت همچنان مطلوب نیست و تا رهایی از تنگنای آبی، باز هم لازم است مصرف آب کاهش یابد. واقعیت این است که حتی با سرمایهگذاری بیشتر برای برداشت آب از سفرههای زیرزمینی یا انتقال آب از پشت سدهایی که در حال خالی شدن هستند، تضمینی برای پایداری شبکه تأمین آب وجود ندارد. شرایط اقلیمی و افزایش دمای هوا، کمبود بارشها و کاهش منابع آب سطحی، همه نشان میدهد که نمیتوان تنها به راهکارهای سختافزاری و فنی اعتماد کرد. تنها راه پایدار، مشارکت ملی در جهادی فراگیر برای مصرف بهینه آب است تا بتوان روزهای بهتری را رقم زد.
صرف تشویق مردم برای مشارکت در مصرف بهینه آب، بدون گامهای عملی جهت حمایت و تشویق آنها، باعث تغییر محسوس نمیشود. به ویژه اینکه با وجود افت قابل تامل فشار آب، حساسیت عمومی نسبت به چالشهای پیشرو شکل نگرفته است و برخی از شهروندان چاره راه را در خرید و نصب مخازن آب دیدهاند. این اقدامات فردی، اگرچه در کوتاهمدت مشکل تامین آب را کاهش میدهد، اما راهحل پایدار نیست و صرفاً جابجایی مشکل را به زمان دیگر منتقل میکند.
راهکار پایدار، ترکیبی از آموزش، فرهنگسازی و ارائه مشوقهای مالی و عملی است. میتوان خانوارها را به خرید و نصب تجهیزات کاهنده مصرف آب مانند شیرهای کمفشار، دوشهای کممصرف و توالتهای آبدوست تشویق کرد. همچنین، اعطای یارانه یا تخفیف برای اصلاح رفتار مصرف، میتواند انگیزه لازم را ایجاد کند. وقتی مردم احساس کنند مشارکتشان نتیجه ملموسی دارد و دولت یا سازمانهای متولی از آنها حمایت میکنند، تمایل به تغییر رفتار افزایش مییابد.
علاوه بر این، اطلاعرسانی شفاف و مستمر درباره وضعیت منابع آب و پیامدهای هدررفت آن اهمیت فراوان دارد. اگر شهروندان به خوبی بدانند که هر لیتر آب هدررفته چه تبعاتی برای خود و جامعه دارد، سطح آگاهی و مسئولیتپذیری آنها ارتقا مییابد. میتوان با استفاده از رسانهها، شبکههای اجتماعی و کمپینهای آموزشی، پیامهای ساده اما اثرگذار در مورد صرفهجویی منتشر کرد. تجربههای موفق جهانی نشان داده است که ترکیب آموزش و تشویق مالی میتواند میزان مصرف آب را بهطور قابل توجهی کاهش دهد.
یکی دیگر از جنبههای مهم، مدیریت شبکه تأمین آب و کاهش اتلاف در شبکههای شهری است. حتی اگر شهروندان همه تلاش خود را برای صرفهجویی به کار گیرند، در صورت وجود نشت یا خرابی شبکه، بخش قابل توجهی از منابع هدر خواهد رفت. بنابراین، اصلاح شبکههای فرسوده، نوسازی خطوط انتقال و نصب فناوریهای نوین سنجش و کنترل مصرف، باید در اولویت برنامههای مسئولان باشد.
در نهایت، بحران آب تنها یک چالش فنی یا اقتصادی نیست، بلکه موضوعی اجتماعی و فرهنگی است. وقتی جامعه به درک مشترک از اهمیت آب برسد و هر فرد نقش خود را در حفاظت از آن بداند، میتوان از بحران، فرصت ساخت و نسلی عادت به مصرف بهینه آب را پرورش داد. همکاری ملی، برنامهریزی دقیق، حمایت از نوآوریها و مشارکت فعال مردم، کلید رهایی از روزهای سخت آبی است.
با این نگاه، میتوان امیدوار بود که نه تنها مصرف آب کاهش یابد، بلکه فرهنگ صرفهجویی و مسئولیت اجتماعی نیز در میان شهروندان شکل گیرد و نسلهای آینده با منابعی پایدارتر و محیطی سالمتر زندگی کنند. روزهایی که امروز با سختی و فشار سپری میکنیم، میتواند نقطه آغاز تحول ملی در مصرف بهینه آب باشد و نشان دهد که وقتی همه با هم متحد میشویم، هیچ بحرانی پایدار نمیماند و همیشه راهی برای رهایی وجود دارد.